نقادیون نباید اصول معرفت شناسی نقد و اخلاق را فراموش کنند

  در جامعه سیاه و سفید دیدن رواجیافته و حتا قالب نقادی گردیده و با این رویکرد، در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، فکری و… در نقددچار افراط و تفریط، سوء تفاهم و تناقض گردیده و فرآیند نقد پریشان احوال می باشد. افراد بدون توجه به معیار و اصول نقادی، اظهارات و افراد را، با تیغ

کد خبر : 147
تاریخ انتشار : دوشنبه 10 اسفند 1394 - 19:17

 

در جامعه سیاه و سفید دیدن رواجیافته و حتا قالب نقادی گردیده و با این رویکرد، در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، فکری و… در نقددچار افراط و تفریط، سوء تفاهم و تناقض گردیده و فرآیند نقد پریشان احوال می باشد. افراد بدون توجه به معیار و اصول نقادی، اظهارات و افراد را، با تیغ جراحی نقد، به مسلخ کشانده و حاصل آن جز دشمنی و کینه ورزی، دست آورد دیگری نخواهد داشت. در واقع هر کسی بر مقیاس، به ظن خود شد یار من دست به نقادی زده و بدون شناخت کافی از افراد و عدم توجه به لوازمات نقادی علمی و منطقی، دیگران را نقد نموده و این امر مساعدتی به پیشرفت و تعاطی افکار جامعه نمی کند. به خصوص نقد در حوزه علوم انسانی با پیچیدگی های فراوان همراه است، زیرا اثبات فرضیه و نظریه در این حوزه ثقیل و طاقت فرساست و پذیرش نقد هم از آن سخت تر است. نقد باید به دور از هر گونه عناد و مچ گیری صورت گیرد و بر اساس چارچوب علمی استوار بوده تا مایه ی شکوفایی و پیشرفت جامعه و درخشندگی علمی و مباحث فکری افراد گردد. مبادا نقادی دست مایه ی تخریب و به حراج گذاشتن اندیشه، مسدود کردن افکار گردد و با بهانه ی نقد با آبروی افراد بازی شود، که این امر با شرع انور و عقل مباینت داشته و محکوم به شکست خواهد بود. نقادی مملو از توهین و افترا نه تنها در بین قشر آگاه و روشنفکر جایگاهی نداشته، بلکه در بین عوام نیز کریه و زشت جلوه خواهد کرد و حتا نقاد به نتیجه مورد دلخواه خود نخواهد رسید. لاجرم نقد باید علمی و عالمانه و به دور از پیش فرض های مکدر صورت گیرد و این عمل باید در بین آحاد جامعه تعلق خاطر و مقبول فاطر گشته تا ملکه ی ذهنی مردم گردد.

نقد علمی عبارتست از کشف نارسایی ها و مسایل مختلف مطرح شده در اظهارات و فهم کاستی ها و درک بهتر آن و بازسازی معنا و جنبه های واقعی آن، به همین دلیل، تردید، سلاح مفیدی برای نقد کردن است. بر این روال نقد باید از روی خیر خواهی و به نیت بالندگی و شکوفایی و کشف حقیقت بوده و فرآیند نقد و نقد ناپذیری نباید ریشه در غرور، غرض شخصی، کینه ورزی و جناحی و باندی داشته باشد. بلکه نقد باید مایه کمال و آراستگی اندیشه بوده و نباید انسان از آن نامحروم باشد. از سویی نباید خود را مبرا از هر عیب و منقصتی بدانیم. انسان ها نا خود آگاه به خاطر حب نفس ایرادات و کاستی های خود را ندیده و یا نمی خواهد ببیند و حتا نمی خواهد خود را در دایره نقادی قرار دهد، لذا در این راستا نقد دیگران را غرض ورزانه و پر از ابهام می داند.اما از نظر اجتماعی باید به آن درجه از شعور و معرفت برسیم که نقد دیگران را خیر خواهانه دانسته و سعی در رفع کاستی های خود نموده و بتوانیم به رشد جامعه و اعتلای آن کمک کرده باشیم. زیرا امام علی (ع) می فرماید: محبوب ترین مردم در نظر تو نصیحت کننده مشفق و خیر خواه می باشد. البته نقد کننده و نقد شونده باید دارای ویژگی ها و لوازماتی بوده، و به آن حد از معرفت خود شناسی رسیده باشند تا نقد موجب نزدیکی هر دو گردد و هر دو طرف از گفتمان نقد – که موهبتی الهی است – بهره برده و در راستای شکوفایی و پیشرفت جامعه و نیز خود شناسی استفاده صحیح ببرند.در نقادی باید فلسفه نقد را سر لوحه قرار داد و با گفتمان معرفت شناسانه ممزوج گردد، زیرا نقد حوزه ای معرفتی بوده که هم علت دارد و هم دلیل، نقاد ناگزیر است در بررسی نقادی هم علت یابی کند و هم دلیل یابی. دلیل، مربوط به حوزه درونی نقد بوده که از جنس معرفتی اند، حال آن که علت، مربوط به حوزه ی بیرون نقد بوده و از جنس جامعه، اقتصاد و سیاست و مقولاتی از این نوع است که بر نقاد احاطه دارند. دلیل امری ذهنی و علت امری عینی بوده و نقد درونی معطوف به دلیل و نقد بیرونی معطوف به علت است.در اینجا لازم است که در فرآیند نقد، به نقد درونی و نقد بیرونی پرداخته شود:

 الف- نقد بیرونی: نقد بیرونی، مستند بودن و اصالت دادها را تعیین و به این پرسش پاسخ می گوید که آیا آثار و مطالب ارایه شده و مورد نقد، حقیقی است یا جعلی؟ که آن را برای نقاد مشخص و معلوم می نماید.ابزار نقد بیرونی به نقاد کمک نموده که نقد شونده را از نظر هویت فردی و اجتماعی، مشخصات جسمی و روانی، زمان و مکان، باور و گرایش های اعتقادی، وابستگی و تمایلات سیاسی، تعلقات اجتماعی – اقتصادی وی و هم چنین اصالت مطلب، یا اظهارات ارایه شده، تناسب معنایی و محتوایی اظهارات، معانی لفظی با توجه به سیر تحول زبان، بررسی شواهد و مستندات را آشکار نموده که امکانات و ابزارهای لازم در اختیار نقاد قرار داده تا به نقادی علمی و بی طرفانه بپردازد.

ب- نقد درونی : پس از بررسی صحت اظهارات نقد شونده، مرحله ی مهم تر نقد، که در واقع نقد محتوایی است آغاز می شود و در این مرحله به ارزشیابی مناسب با آن پرداخته می شود. به عنوان مثال می توان به پرسش هایی این چنینی اشاره کرد: درباره نویسنده یا پدید آورنده آن چه میدانیم؟ آیا انگیزه ای برای تحریف واقعیت داشته یا خیر؟ آیا از مهارت، صداقت و بی طرفی برخوردار بوده است؟ آیا تحت تاثیر فشار سیاسی، ترس یا غرور نبوده اند؟ آیا از اهلیت تخصص لازم برخوردار بوده است؟ اگر چه پاسخ به این پرسش ها دشوار است، اما نقاد باید از اعتبار و دقت این داده ها اطمینان داشته باشد و تنها در این صورت است که می توان نقادی سرآمد، منصف و به دور از حب و بغض باشد. در این مرحله باید تلقی نقد شونده از اظهاراتش، هدف وی از بیان آن معلوم گردد و سپس باید پیش فهم ها، پیش فرض ها، پیش داوری ها و ارزش داوری نقد شونده باز شناختتا نقاد بتواند به اهداف خود برسد. در پایان باید به نکته ای بس هم توجه کرد که در جامعه ی ما مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … به علت افراط و تفریط با سیاست گره خورده و این امر برای نقادی و امر مقدس نقد بسیار ثقیل و گران تمام شده است، لذا باید هر اظهاراتی در حوزه تخصی خویش نقد شود و از منظر سیاسی رصد کردن، آفت غیر قابل جبرانی خواهد بود، که خود مانع ترقی و پیشرفت و تعاطی افکار در حوزه معرفتی نقد خواهد شد. از سویی باید متذکر گردید که پیامبر اعظم (ص) بعثت خود را کامل کردن اخلاق می داند. حضرت محاسن الاخلاق را نفرمودند بلکه مکارم الاخلاق، یعنی اخلاق کریم و اخلاق های بزرگوارانه که متاسفانه نسل ما به آن نیاز اساسی داریم زیرا کوتاهی فراوانی دیده می شود. پس نقادیون اگر اصول معرفت شناسی نقد را فراموش کردند، نباید اخلاق را کنار گذاشت.

غرب پرس – شهرام اردشیریان 

برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

18 + هفده =