پایگاه اطلاع رسانی آوای پرند

پایگاه اطلاع رسانی آوای پرند

پایگاه اطلاع رسانی آوای پرند

kp1 - پایگاه اطلاع رسانی آوای پرند

ورود به ایمیل

info@avayeparand.ir

kp1

شام انتخاباتی!!

 

زندگی روزمره آنقدر فکر و ذکر مردم را مشغول کرده که گاه یادمان می رود کی هستیم،از کدام شهر یا دیار وابسته به چه طایفه و قومی هستیم ولی در زمان انتخابات به یکباره همه این مشخصات را به یادمان می آورند! روزها و ساعت های پیش رو به سرعت در حال گذر است و برگهای تقویم را یکی پس از دیگری ورق می زنیم تا به روزی سرنوشت ساز و مهم در تاریخ کشورمان برسیم؛ آن روز هفتم اسفند است که قرار است بار دیگر تصمیم و آری یا نه گفتن ما باعث شود وکیلانی را روانه بهارستان کنیم به امید آنکه پیام آور تحول، توسعه، توجه،اشتغال،کاستن از دردهایی چون فقر،اعتیاد،طلاق و.. که متاسفانه در استان کوه سار ما همچنان فراوانی چشمگیری دارند، باشند.تاکنون ۹ دوره از انتخابات مجلس را برگزار کرده ایم و در هر دوره نیز افرادی با رای من و شما به خانه ای که متعلق به ملتش می دانیم، روانه کرده ایم و قرار است در هفتم اسفند امسال برای بار دهم باز هم پرنده خوشبختی را بر روی شانه های  برگزیدگان بنشانیم البته خوشبختی را اگر با پیش فرض خدمت صادقانه و دلسوزانه تصور کنیم معنایی بدیهی دارد.اما آنچه که تاکنون شاید مورد غفلت همه ما بخصوص بزرگان، ریش سفیدان و حتی روشنفکران و نخبگان جامعه واقع شده، همانا نحوه رای دادن ماست که سبک و سیاقی برایش در نظر نمی گیریم، اصولا رای را منطبق بر شاخص یک نامزد نمی دهیم، مطالبه گر نیستیم، نماینده را به مجلس می فرستیم اما از او نمی خواهیم که چه کرد؟ کارنامه اش چیست؟ وعده هایی که داد، چه شد؟گرچه زحمت و تلاش نمایندگان در ادوار مجلس را نباید نادیده گرفت اما آیا تا حالا از خودمان پرسیده ایم که دستاوردهای نمایندگان در این همه دوره از مجالسی که تشکیل شده، چه بوده است؟ جایگاه کنونی رفاه و محرومیت زدایی کجاست؟کدام صنعت مهم و مادر در این حوزه ایجاد شده است؟ سهم ما از بودجه های سالانه به نسبت محرومیت ها،عقب ماندگیها و توسعه نیافتگی های شهر چه میزان است؟ چرا این همه بیکار داریم؟ صنعت و تولید ما الان در چه جایگاهیست، آیا صنایع تبدیلی مناسبی داریم؟ آیا مصوباتی که واقعا برای جامعه راهگشا و راهبردی باشد را می توان در ادوار مجلس یافت!؟مجلس در نظام های مردمسالا،ساختاری برای تصویب قوانین مناسب و البته نظارت بر شیوه درست اجرای این قوانین است و بهترین راه برای اینکه مردم در حاکمیت مشارکت داشته باشند همین مجلس و انتخابات است و زمانی می توان از این راهکار عالی که هر چهار سال یکبار پیش روی ما قرار می گیرد، خروجی و فایده ای برای شهرمان ایجاد کنیم که در زمان «انتخاب» چشمان خود را باز کنیم.رای دادن بر مبنای احساسات، وابستگی های طایفه ای، محو شدن در حرف های مردم پسند و قشنگ برخی نامزدها، فریب برخی شعارهای انتخاباتی خوردن از جمله آن دسته از نامزدهایی که مدعی می شوند در صورت پیروزی فلان کار و اقدام را انجام می دهند در حالیکه آن امور در حوزه کارهای اجرایی و دولت است،فروختن رای و شخصیت مان به شام و ناهار،بلیت استخر و چند حلب روغن و برنج اروگوئه و…و بسیاری از شیوه های نادرستی که خیلی ها برای خوشبختی بکار می برند تا آرای من و تو را بخرند،همان سمی است که شاید سالها در ادوار مختلف به خوردمان داده اند ولی ما نباید فریب بخوریم، دیگر بس است به صدای نفس های به شمارش افتاده شهرگوش کنید به پاهای خسته و بی رمقش نگاه کنید و به سیمای گرد گرفته ای اعتیاد،فقر و بیکاری که هنوز می شود آن را دید.بیایید یکبار برای همیشه وقتی می خواهیم نامزد نهایی را انتخاب کنیم، نگاهی به عقب ماندگیهای شهرمان و دردهای خودمان بکنیم و روی شعار و وعده و شام و ناهار و امثالهم خط قرمزی بکشیم و انتخابی آگاهانه داشته باشیم و تردید نکنیم که بسیارند جوانان با دانشی که فرزندان همین دیارند و دلسوز که می توانند اگر فضا و فرصتی برای شان فراهم شود بخوبی در مجلس بدرخشند و برای من و شما پیغام آور توسعه و رونق و زندگی بهتری باشند و یادمان باشد که آزموده را آزمودن خطاست، در این مورد کافیست کمی فراموشکار نباشیم و مروری اجمالی بر کارنامه قبلی ها بیندازیم تا خصیصه زودباوری را کنار نهیم.بسیارند جوانان شایسته ای که در همین انتخابات پیش رو نامزد خواهند شد و شایستگی آن را دارند وکیل ما باشند اما چه سود که این جوانان از داشتن ثروت و قدرت بی بهره اند و همیشه پشت دروازه های ورودی پارلمان می مانند ولی انصافا برای یکبار هم که شده بیاییم و از داشتن تعصب کورچشم بپوشیم و آنکه شایسته تر است حتی اگر او را هم نمی شماسیم برگزینیم.و در پایان ذکر این نکته را لازم می دانم که صفت«پیگیری و مطالبه گری»را همیشه بهمراه داشته باشیم،طوری نشودکه فردی را به مجلس بفرستیم و در چهار سال یک عنصر خنثی باشد و نه به موکلین پاسخگو باشد و نه به رسانه ها!این وضعیت فقط آسیبش را متوجه جامعه ای که من و شما در آن زندگی می کنیم،خواهد کرد و همیشه به یاد داشته با شیم که یک نماینده گرچه دارای برخی مصونیت ها است اما هرگز از پاسخگو بودن مصون نخواهدبود به شرطیکه من و شما بزرگ فکر کنیم.

دانشجو سرباز علمی و ستون اصلی ترقی و تحول کشور / دانشجو مبارز خستگی ناپذیر عرصه علم و دانش جامعه

 

دانشگاه نهاد علمی جامعه و دانشجو سرباز آن است که همواره در راه ترقی و تحول کشور در راستای خودکفائی صنعتی و عدم وابستگی اقتصادی گام های ارزشمندی برداشته در واقع دانشجو مبارز خستگی ناپذیر عرصه علم و دانش جامعه هستند.دانشجو در سنگر دانشگاه برای شکوفایی اقتصادی،تولیدعلم و فناوری درتلاش تحقیق و پژوهش اساسی بوده تا بلکه با کسب افتخارات علمی و کسب دانش پرچم استقلال و عـزت کشور را بربلندای جهان به اهتزاز در آوردند.دانش،خودباوری،عقلانیت،جوانمردی،آزادگی،درایت و آگاهی از صفات بارز دانشجو بوده که در باور و امید جامعه جایگاه ویژۀ پیدا و درقلب ملت شریف ایران،پیوند عمیقی گسترانیده است.محبوبیت دانشگاه و دانشجو در میان اقشارجامعه موجب نشاط و دلگرمی طلایه داران علم و دانش بوده دانشگاه و دانشجو بازوان مقتدر توسعه و آبادانی کشور می باشند.

 یادتان و نامتان را پاس می داریم ای دانشجو

آزادگان با صبر و استقامت عشق به وطن را درخاطره تاریخ ثبت کردند

بزرگان و سالمندان عزت و امید جامعه هستند

سلامی به پاکی اشک مادران چشم به راه بازگشت

 

سلامی به پاکی اشک مادران چشم به راه بازگشت پیکرفرزندان غواص شهید به آغوش وطن روزی که قلب ایران گریست تقدیم به 175شهدای غواص و همه سرداران و سربازانی که در طول تاریخ برای اعتلای نام ایران جانشان را تقدیم نمودند.حال تنها چند روزی است که خبر بازگشت پیکرهای مطهر و پاک  غواصان شهید دوران جنگ تحمیلی نگذشته بود که نحوه شهادت آنها سینه به سینه مردم ایران نقل شد و اینگونه بود که قلب ایران بر مظلومیت این سبک بالان شهید گریست.ملت شهید پرور ایران اسلامی برای اولین بار نیست که پیکرهای فرزندان دلیرشان را که بعد از سال ها غم غربت و بازگشت به آغوش میهن بر روی دست های خود و در میان حزن و اندوه تشییع و تدفین می کنند چیزی که بسیار دردناک است و اشک از چشمان هر آزاد اندیشی جاری می کند نحوه به شهادت رسیدن این غواصان شهید است که در عملیات کربلای 4 حضور داشتند و تعداد آنها هم کم نبود.نحوه شهادت این شهدای والامقام ماتم بزرگی بر دل هر ایرانی آزاده گذاشت و این تلنگری  برای همه ما است که در این برهه از زمان زندگی می کنیم تا به خودمان بیائیم که چقدر توانسته ایم شهدا را از خود راضی نگه داشته و حرمت خون این عزیزان حفظ نموده ایم. روی سخنم با این سبکبالان عاشق است آری برادران شهیدم دستهایت بال فرشتگان است،اگر نا جوانمردانه با دست های بسته آخرین لحظات زندگیتان را وداع کردید اما امروز آزادی در برابر بیگانه را برایمان به ارمغان آوردید ولی افسوس حتی توان بوسه زدن بردستهای بزرگتان را نداریم.بارها دست به قلم بردیم که برایتان بنویسیم،برای من که کلام را به رشته تحریر درآوردن شاید سخت نباشد اما هر بار که خواستیم در وصف دلیری و فداکاری ها برایتان بگوئیم غم دستهای بسته شما در لحظه شهادت دلمان را گرفت و زبان کوچکمان حقیر شد و دیگر نتوانستیم ادامه دهیم.اکنون و در این زمان هم که می نویسیم زبانم ناتوان از بیان کلمات است و توان نوشتن نداریم و در مقابل عظمت و بزرگیتان دست هایمان بی حرکت مانده ولی مگر می شود ننوشت،این لحظات را دید و نگفت از مظلومیت شما و هم رزمان شهیدتان که برای اعتلای نام ایران خون پاکتان را نثار کردید تا امروز ایران اسلامی در امنیت و آرامش باشد.لحظه ای که گفتند در هنگام شهادت دستهایتان بسته بود و بدنهای پاکتان زنده زیر خاک مدفون شد را نباید هر ایرانی فراموش کند تا بدانند ایران ما چگونه ایران شده است.من ایرانی هستم فرزند این سرزمین که سرداران و سربازان گمنام زیادی برای خاکش سرهایشان و بدن هایشان تقدیم خدا کرده اند.برادران شهیدم به وطن برگشتید و در خاک پاک این سرزمین آرام گرفتید ولی هنوز هستند فرشتگانی که در زیر خروارها خاک در کشور دیگر آرمیده اند و روحشان در تکاپوی لحظه ای ست تا نظاره کنند همچون شما بر روی دست های مردمان عاشق این سرزمین بزرگ در دل وطن جا بگیرند.هنوز هستند پدران و مادران، فرزندان، همسران،برادران و خواهران منتظر که چشم براه پیکرهای عزیزانشان هستند تا برگردند و مزار خالیشان را پر کنند و در کنارشان به آرامش برسند.روحتان جاوید و نامتان همیشه پاینده باد .

تبلیغات

 

 

 



 

آخرین اخبار